رومه آرمان ملی برای بررسی علل و عوامل ناآرامیهای اخیر، اصلاح قیمت بنزین و دلایل آن، تاثیر افزایش قیمت بنزین بر انتخابات و آنچه در سپهر ی و اجتماعی ایران میگذرد با صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال ی به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
زیباکلام:
* به هر حال وقتی جماعتی در شهرهای مختلف دست به اعتراض میزنند نمیتوان انتظار داشت که رفتار اصولی از آنها سر بزند. اعتراضات سال 88 از این اتفاقات اخیر اصولیتر بود چرا که به این حد شاهد تخریب اماکن عمومی نبودیم. البته در فاصله 88 تا 98 چندین تحول دیگر هم صورت گرفت. اعتراضات سال 88 از خیابان انقلاب به بالا برای اقشار تحصیلکرده و مرفه جامعه بود، اما اعتراضات 98 ی و اقتصادی بود.
* در 88 اسلامشهر، قلعه حسنخان، رباطکریم به آن صورتی که در یک هفته اخیر نشان داد دچار ناآرامی نشد. این نشان میدهد که بنزین بهانهای برای بیرون ریختن احساسات فروخورده هم بود. گرچه انگیزههای اقتصادی در سال 98 بسیار پر رنگتر و بیشتر بود، اما در عین حال هم نمیتوان صرفا انگیزههای اقتصادی را تنها علت اعتراضات دانست. حتما بخشی از اسباب و علل نیتی انگیزههای ی هم بود.
* مهمترین انگیزه ی که من امروز برای جامعه ایران رصد میکنم مساله امید است. ثروتمندان، طبقه متوسط، تحصیلکردهها، دهه شصتیها و هفتادیها از آینده نگرانند. بهنظرم کمتر مقطعی را میتوان در سالهای اخیر سراغ گرفت که اینقدر یأس در آن باشد. معتقدم مسالهای که بخش عمدهای از عصبانیت را از 25 آبان به این سو رقم زد همین احساس سرخوردگی است.
* لذا اگر بخواهیم درصد بدهیم من بیش از انگیزههای اقتصادی گمرنگ شدن امید به آینده را عمدهترین دلیل بهوجود آمدن این اتفاقات میبینم. کافی است آماری بگیریم و ببینیم ده سال پیش چه تعداد از افرادی که اکنون حول و حوش 30ساله هستند به فکر مهاجرت بودند و امروز که در آذر 98 هستیم چه تعدادند. من فکر میکنم تعداد کسانی که میخواهند از کشور مهاجرت کنند افزایش پیدا کرده است. لذا بهنظرم ناامیدی بزرگترین انگیزه ناآرامیهای هفته آخر آبانماه بود.
* من فکر میکنم که کفگیر به تک دیگ خورده؛ یعنی اینکه دولت برای تامین مخارج خود مانده است. چون قرار بود که ما 5/2میلیون بشکه نفت در روز صادر کنیم، اما در بدترین حالت در تخمینی که در اواخر سال 97 که بودجه سال 98 را میبستند پس از فعل و انفعالاتی این 5/2میلیون بشکه به سیصدهزار بشکه رسید. ولی تحریمها باعث شد تا جلوی فروش این تعداد بشکه نفت هم گرفته شود و ما به زیر صدهزار بشکه در روز برسیم که تازه برای انتقال پول این 100هزار بشکه در روز نیز مشکل داریم.
* عملا درآمد نفت از بین رفت. تنها درآمدی که دولت خیلی جدی میتواند بر روی آن حساب کند درآمد مالیات است. ضمن اینکه بودجه امسال چیزی حدود 465هزارمیلیارد تومان بوده که در بهترین حالت حدس زده میشود چیزی حدود 150 هزارمیلیارد تومان از محل مالیاتها باشد. آن 300هزارمیلیارد تومان از محل صادرات، واردات، نفت، میعانات گازی و. بود، اما عملا با چالش مواجه شده و دولت کسری بوجه پیدا کرده است.
* به علاوه به واسطه رکودی که بهوجود آمده خیلی از شرکتها بهواسطه تحریم توانایی صادرات و واردات ندارند، تعطیل شده و تعدیل نیرو کردند و بخش خصوصی نیز به آن صورت درآمدی ندارد که بتوانند 150هزارمیلیارد مالیات را تامین کنند. از این جهت است که میگویم کفگیر به ته دیگ خورده و چارهای جز افزایش قیمت بنزین نماند.
درباره این سایت